هفت درسی که ما از بازی امروز آموختیم
گاهی اوقات تماشاگران واقعا احمق (Idiots) هستند
- یکی از بچه ها هنگام تماشای بازی از من پرسید: "چرا آنها اورا را هو می کنند؟" من پاسخ دادم:"برای اینکه آنها یک مشت احمق هستند". یک راه این است که شما اگر بچه دارید، صدای تلویزیون را هنگام بازی قطع کنید. ولی با این ژست "دستانِ میمون" که یکی از هواداران لیورپول رو به اورا اجرا می کند چه خواهید کرد؟ این تماشاگر نه تنها باید کل زندگیش محروم شود، بلکه باید یکی از آشناهایش یک مشت محکم بر سر او بکوبد. (مترجم: بی نمک! این تیکه های انگلیسی ها چقدر بی نمکه خدایی!)
عکس یک هوادار لیورپول در بازی امروز که رو به اورا ادای میمون در میاورد (مترجم: هوادارِ بی شرف)
پل اسکولز می تواند برای پنج سال دیگر بازی کند
- این فیل نویل بود که در صفحۀ توئیتر خود نوشته بود "بازیکنان جوان باید مداوم به شانه و دست اسکولز نگاه کنند تا ببینند که او چگونه نقاشی می کند(کنایه از استادی اسکولز)" و مسلما امروز اولین بار بود که من با نظر فیتزر (Fizzer که لقب فیل نویل در باشگاه اورتون است) موافقم. برای روشن تر شدن موضوع: در صرفه جویی و بهینه کردن میزان دویدن و حرکت در طول بازی و همچنین در دقت پاسها، اسکولز یک سر و گردن از بقیه بازیکنان زمین بالاتر بود. زیبایی بازی اسکولز در همین است، به کمک آن نگاههای کوتاهی که به اطراف می اندازد، او همیشه می داند که چه اتفاقی دارد روی میدهد، و همین به او فرصت بررسی دو، سه یا چهار مرحله جلوتر از بقیه را میدهد. علی رغم اینکه یونایتد میتوانست کاری کند تا فردی "با کلاس جهانی" در کنار او بازی کند، فعلا سرالکس باید تمام تلاشش را بکند تا تضمین شود که شاهزادۀ زنجفیلی (نام بازیگری در دهۀ هفتاد و همچنین لقب اسکولز) تا آخر این فصل برای یونایتد بازی خواهد کرد. تفاوتی که پس از خروج او در آرامش خط میانی ایجاد شده بود، به وضوح قابل رؤیت بود.
رافائل با توجه به این نمایش، سرانجام نشان داد می تواند آن دفاع راستی باشد که یونایتد مدتهاست در به در دنبالش می گردد
- علی رغم اینکه هنوز گاهی درگیر میشود، امروز خیلی خونسردتر از حد معمول نشان داد. در کیفیت حرکتهای رو به جلوی او هیچگاه تردید نداشتیم، ولی امروز او در دفاع هرکه را که به جناح او می آمد با اعتماد به نفس قلع و قمع میکرد، مهم نبود که باشد، از داونینگ گرفته تا جرارد یا هندرسون. بالاخره او جزئی از دیوار واحد خط دفاعی به نظر می آمد.
کاراگر یک هافبک نیست
- ولی همۀ ما این را پیش از این بازی هم می دانستیم. نمیدانستیم؟! (مترجم: مگه کاراگر امروز هافبک بود؟!)
والنسیا در حال حاضر بهترین بال یونایتد است
- بکامی را تصور کنید که سرعت هم دارد. درست مانند بکام، والنسیا نیز چیزهای ساده را به شکل خارق العاده ای انجام می دهد. توپ را از یار مقابل خود عبور دادن و سانتر کردن برای او امریست عادی (مانند Mantra است. یعنی قطعه آوازی که در عبادت بودائیسم مدام تکرار میشود). خوزه انریکه تمام فصل فوق العاده بود. و امروز هم در برابر بازیکن اسبق ویگان یکی از بهترین ها بود. و اگر والنسیا حضور نداشت، بدون شک انریکه می توانست چهرۀ زهردار تری به لیورپول بدهد.
مارتین کلی هنوز باید دربارۀ مناسبترین پست خودش تصمیم بگیرد
- در بسیاری موارد انگار چرت میزد. اصلا آن مدافع کناری مطمئنی که از او سراغ داریم نبود. شاید به دلیل ترس از جو بود، ولی گاهی جایش خالی می ماند. در مالکیت توپ ضعیف و دودل بود. برخی صحبتها وجود دارد که او باید در دفاع وسط فوتبالش را ادامه دهد. (مترجم: به نظر من که کلی امروز جلو گیگز خوب بود!)
- همه می دانند که او صبحانه اش را هم روی سوزن و روغن سرو میکند (اشاره به خالکوبی های متعددش). ولی برای اولین بار امروز در حدود یک بازیکن 6/10 ظاهر شد. به اندازه کافی سریع بود تا مقابل مهاجمان قرار بگیرد و توپ را بگیرد. قدرت سر زنی خوب، و البته از دقت پاس خوب.