ببینین کلا میخوام از بحث مصدومیت و هر بازی یه ترکیب بیام بیرون و اینکه لیگ اروپا ارزششو نداره و مطمئنم فرگوسن از باخت ناراحت نیست این نظر منه ولی میخوام از نظر تاکتیکی بررسی کنم و اینم بگم اگه با بیلبائو توی لیگ قهرمانان بازی میکردیم الان بیلبائو رو به صفر میبردیم.
ولی حالا چرا باختیم!؟
به نظر من دفاع واقعا خوب کار کرد ولی خط دفاع نه دفاع تیمیمون
ببینین بارسلونا یه دفاع تیمی داره یه خط دفاع
خط دفاع که کلا نباشه یا باشه تاثییری نداره چون سوتی و گلشونو میخورن اگه بهشون فشار بیاد ولی دفاع تیمیشون از خط هافبکشون شروع میشه
در اینکه اوانز الان دوتای پیکه هست و اسمالینگ از پویول بهتره شکی نکردم و نمیکنم.
بازی با بیلبائو منو یاد بازی منچستر با بارسلونا سال قبل انداخت
ولی با این فرق که بارسلونا از خط دفاعمون نمیتونست رد بشه و گاه گداری خط دفاعی هافبکمون خوب کار میکرد و تیم یه چنتا حمله خوب میکرد ولی منچستر اون شب جدا از اینکه از بودن پارک و نبود نانی ضربه خورد و تا حدودی به عقیده من بهتر بود اسکولز جای کریک میبود تا پا به توپ رو توی میانه بالا ببره تیم از موجودی به نام چیچاریتو ضربه خورد.
چیچا اصلا بازیکن بدی نیست ولی فرگوسن هنوز انگار نفهمیده چیچاریتو یک بازیکنیه که نمیتونه با فضای اطرافش خوب کار کنه.
عملا هرچی توپ توی فینال میومد سمت چیچا لو میرفت که اگه بربا بود جایش اون توپارو با تکنیک و قدرت بدنیش استپ میکرد و نگه میداشت تا تیم اضافه بشه.فرگوسن که تیمو توی فینال جلو کشید و ویدیچ و فردیناند گاهی تا نیمه زمین میومدن برای زدن توپ و فرستادنش به قلب دفاع بارسا تا از سوتی اونا استفاده کنه ولی اشتباهش این بود که توپ رباعی و دادنش به چیچا یعنی لو رفتن توپ.
منچستر اون شب یکی رو میخواست که توپو جلو نگه داره ولی منچستر اون شب تک شوت بازی میکرد توپو میفرستاد باز بارسا میگرفت باز حمله میکردن و...
بعضی دوستان گفتن جونز نباید میرفت هافبک تدافعی ولی اتفاقا جونز خیلی راندمان تیمو تو خط دفاعی هافبک میبره بالا میزان دوندگیش و ....
و به شخصه معتقدم وقتی بربا و ولبک مصدومن باید جونز کریک زوج هم باشن و گیگز جلوشون و رونی نوک باشه و باز هم چیچا !
وقتی رونی به عقب میاد تیم عقب میکشه پس منچستر اگه توپی بگیره نیاز به دو بال قوی داره که بفرسته به کنار و یا نیاز به یک مهاجم مثل رونی داره که توی تیم ولبک رونی تیم هست چون فیزیک سرعت قدرت و از همه مهتر پا به توپ و دریبلینگ خوبی داره.
توی فینال هم تیم از سه جهتش برای حمله فقط یک جهتش تونست کاری بکنه که از اون سمتم گل زدیم به بارسا.
ولی حالا چرا باختیم!؟
به نظر من دفاع واقعا خوب کار کرد ولی خط دفاع نه دفاع تیمیمون
ببینین بارسلونا یه دفاع تیمی داره یه خط دفاع
خط دفاع که کلا نباشه یا باشه تاثییری نداره چون سوتی و گلشونو میخورن اگه بهشون فشار بیاد ولی دفاع تیمیشون از خط هافبکشون شروع میشه
در اینکه اوانز الان دوتای پیکه هست و اسمالینگ از پویول بهتره شکی نکردم و نمیکنم.
بازی با بیلبائو منو یاد بازی منچستر با بارسلونا سال قبل انداخت
ولی با این فرق که بارسلونا از خط دفاعمون نمیتونست رد بشه و گاه گداری خط دفاعی هافبکمون خوب کار میکرد و تیم یه چنتا حمله خوب میکرد ولی منچستر اون شب جدا از اینکه از بودن پارک و نبود نانی ضربه خورد و تا حدودی به عقیده من بهتر بود اسکولز جای کریک میبود تا پا به توپ رو توی میانه بالا ببره تیم از موجودی به نام چیچاریتو ضربه خورد.
چیچا اصلا بازیکن بدی نیست ولی فرگوسن هنوز انگار نفهمیده چیچاریتو یک بازیکنیه که نمیتونه با فضای اطرافش خوب کار کنه.
عملا هرچی توپ توی فینال میومد سمت چیچا لو میرفت که اگه بربا بود جایش اون توپارو با تکنیک و قدرت بدنیش استپ میکرد و نگه میداشت تا تیم اضافه بشه.فرگوسن که تیمو توی فینال جلو کشید و ویدیچ و فردیناند گاهی تا نیمه زمین میومدن برای زدن توپ و فرستادنش به قلب دفاع بارسا تا از سوتی اونا استفاده کنه ولی اشتباهش این بود که توپ رباعی و دادنش به چیچا یعنی لو رفتن توپ.
منچستر اون شب یکی رو میخواست که توپو جلو نگه داره ولی منچستر اون شب تک شوت بازی میکرد توپو میفرستاد باز بارسا میگرفت باز حمله میکردن و...
بعضی دوستان گفتن جونز نباید میرفت هافبک تدافعی ولی اتفاقا جونز خیلی راندمان تیمو تو خط دفاعی هافبک میبره بالا میزان دوندگیش و ....
و به شخصه معتقدم وقتی بربا و ولبک مصدومن باید جونز کریک زوج هم باشن و گیگز جلوشون و رونی نوک باشه و باز هم چیچا !
وقتی رونی به عقب میاد تیم عقب میکشه پس منچستر اگه توپی بگیره نیاز به دو بال قوی داره که بفرسته به کنار و یا نیاز به یک مهاجم مثل رونی داره که توی تیم ولبک رونی تیم هست چون فیزیک سرعت قدرت و از همه مهتر پا به توپ و دریبلینگ خوبی داره.
توی فینال هم تیم از سه جهتش برای حمله فقط یک جهتش تونست کاری بکنه که از اون سمتم گل زدیم به بارسا.
مهاجم هدف که چیچا بود و توپ لو میداد پس یک راه اصلیمون که بهترین راه هم بود چون وسط بود و توپو میشد با اضافه شدن وینگ ها به هر طرف انتقال داد پس نقطه اصلیمون رفت بعد نقطه بعدی که خودش دو نقطس وینگا بودن که پارک تیمو فلج کرد با انجام هیچ کاری و موند والنسیا که واقعا سخته بخوای بیایی عقب توپو بگیری و میون اون همه هافبک خوب بارسا بازیسازی کنی!
فرگوسنم فهمیده بود که باید توپو بفرسته جلو بعد از وینگا استفاده کنه ولی چرا چیجا!?
دیدیم وقتس اسکولز و نانی اومدن تو منچستر دقیقا یادمه دو تا موقیعت خوب خلق کرد یکی رو والدز گرفت یکی رو هم خیلی با اختلاف کم از کنار دروازه رفت بیرون و بازی بیشتر میانه زمین بود و همکاری اسکولز کریک در میانه خوب بود و در سمت چپ گیگز و در راست نانی تیمو دارای قدرت حفظ توپو بهتری کرد.
تیم سال 99 یک چیز جالبی برای من داشت اونم این بود که وقتی همه تیمها به سه هافبک بازی میکردن منچستر با دو هافبک بود و با دو بازیکن کناری و دو مهاجم هجومی تر از هر تیمی اون موقع ولی باعث تعجب بود که چطور دو هافبک از پس سه هافبک تیما بر میان!؟
جواب اینجاس : حفظ توپ
فرگوسنم فهمیده بود که باید توپو بفرسته جلو بعد از وینگا استفاده کنه ولی چرا چیجا!?
دیدیم وقتس اسکولز و نانی اومدن تو منچستر دقیقا یادمه دو تا موقیعت خوب خلق کرد یکی رو والدز گرفت یکی رو هم خیلی با اختلاف کم از کنار دروازه رفت بیرون و بازی بیشتر میانه زمین بود و همکاری اسکولز کریک در میانه خوب بود و در سمت چپ گیگز و در راست نانی تیمو دارای قدرت حفظ توپو بهتری کرد.
تیم سال 99 یک چیز جالبی برای من داشت اونم این بود که وقتی همه تیمها به سه هافبک بازی میکردن منچستر با دو هافبک بود و با دو بازیکن کناری و دو مهاجم هجومی تر از هر تیمی اون موقع ولی باعث تعجب بود که چطور دو هافبک از پس سه هافبک تیما بر میان!؟
جواب اینجاس : حفظ توپ
چیزی که من الان توی زوج اندرسون و کلورلی میبینم همینه : حفظ توپ
روی کین به هیچ وجه پاس های خوبی نمیداد ولی جنگنده قدرتی بود و حفظ توپ خوبی داشت ولی اندرسون با 23 سال سن از همون جنگندگی برخورداره و دقیقا مثل روی کین هست ولی نیاز به یک بازیکن خوب کنارش داره .
اندرسون با حفظ توپش میتونه زوج خوبی باشه برای تام چرا که برای تام میدوه توپ میگیره و به تام پاس میده و یا به نزدیک ترین بازیکنش پاس میده
دهه نود هم همین بود اسکولز خیلی نمیدوید و بیشتر جاگیری خوبی میکرد ولی روی کین میدوین توپ میگرفت و اسکولز با جاگیریش بهش نزدیک بود همیشه و پاسارو میگرفت و منچستر همیشه دو مهاجم مثل ولبک داشت اون جلو که مهاجمای حریفو زیر فشار نگه میداشتن.
تیم منچستر فعلی اگه والنسیا یانگ تام اندرسون رونی و ولبکش مدتی رو سالم بمونن از اون تیم هم بهتر میشه چون که دهه نود منچستر شاه کلیدی مثل رونی رو نداشت و حضور رونی میتونه خط هافبکو از اون نسل هم بهتر کنه
بازی دیشب هم مثل بازی با بارسلونا دو مشکل بزرگ داشت که تیمو زمین گیر کرد و مدافعای تیم حرف رو مثل مدافعای بارسلونا خوب نشون داد و اون اول حضور چیچا و در مرحله بعد حضور پارک بود.
پارک برای دقیقه 70 به بعد واقعا موثره چون از ابتدا تیم باید خیلی روون بازی کنه و حمله کنه و در دقایق آخر خودشو جلو ببینه و اون وقت موقع اومدن پارک و نبرد تک به تکشه دقیقا مثل حمیت آلتینتوپ بایرن مونیخ.
وجود پارک یعنی نبود نانی!
پارک وقتی رفت سمت چپ و یانگو برد سمت راست اینطور بازدهی یانگو هم از بین برد یعنی تیم شد بدون هیچ گوش و هیچ مهاجمی و خوب طبیعی هست که تیمی که گوش و مهاجم نداشته باشه حمله نمیتونه بکنه!
تک موقعیت تیم هم که ابتدا به ثمر نشست حاصل تلاش رونی گیگر و جونز بود
کافیه که به بازیهایی که منچستر با رونی و ولبک بازی رو شروع کرد بکنین.
مثلا بازی منچستر چلسی یا منچستر لیورپول و همین بازی اخیرشون با تاتنهام.
منچستر تو هر سه بازی توپو جلو خوب نگه میداشت و حتی بازی با تاتنهام که زورش به خط میانی حریف نمیگرفت ولی خط دفاع و دروازبان وظیفه خودشونو خوب انجام میدادن و خط حمله هم ضعف خط هافبکو پوشش میداد با اضافه شدن رونی ولی باز هم تیم در جلو خوب بود چرا که ولبک توپو جلو میتونست خوب نگه داره.
بازی با چلسی هم همینطور ولبک خوب با توپ مانور میداد و ابتدای بازی میتونست یه اخراج و یه پنالتی از حریف بگیره که نشد!
چیچا میتونه سولسشر بعدی ما باشه ولی نه به همون کیفیت!
سولسشر مثل چیچا بود ولی یک برتری داشت اونم حفظ عالی توپ
تو بازی منچستر که بازی 3 به صفر باخته 3 به 3 شد و حتی منچستر میتونست پیروز میدان باشه دلیلش ورود چیچا بود ولی نه همش!
نصف دیگه حضور رونی و ولبک بود.
شما نمیتونستی با دو تا چیچا و یک رونی امتیاز بگیری بلکه وجود یک رونی و یک ولبک و یک چیچای فرصت طلب باعث گرفتن امتیاز شد.
به همین دلیل هست که منچستر پارسال با بازی های نه چندان زیبا قهرمان لیگ شد و فینال اروپا اومد و تا نیمه نهایی حذفی کشوند خودشو ولی با بد شانسی به فینال نرسید ولی دلیل این موفقیت خط دفاع تیم و دروازبان بود که امسال با تغییرات خیلی زیادی روبرو شده ولی اگه میدیدید که منچستر با تیمهایی مثل شالکه و برخی تیمهای کوچیک خوب بازی میکرد دلیلش نبود قدرت کافی تو خط هافبک حریف بود که باعث میشد رونی زیاد به عقب نیاد.
همونطور که اول اشاره کردم نمیخوام درباره مصدومیت حرف بزنم که اگه بحث من این باشه تیم فعلی دو برابر تیم سال قبل قویتر میشد چرا که وینگر هافبک و مهاجمی جدید در خودش میدید که هر سه قدرت حفظ توپ دارند و اینجاس که من معتقدم فرگوسن واقعا سعی داشت درجه تیمو بالا ببره ولی بد شانس بود از طرف مصدومیت که اگه این مصدومیت زیاد نبود الان منچستر زیبا ترین بازی در اروپا رو به نمایش میگذاشت مثل همون باز یهای ابتدای فصل البته خیلی بهتر چرا که چاشنی تداوم و ورود ویدیچ فردیناند و والنسیا قاطی این تیم میشد!
برخی مهاجما مثل ولبک و رونی میتونن تک مهاجم تیم باشن و بدون نیاز به مکمل مخصوصا رونی ولی برخی دیگه مثل چیچا نیاز مبرم به یک مکمل دارن چون که مکمل ها مهاجمان پا به توپ هستن که با حفظ توپ و مانور دادن با توپ فضا رو برای مهاجمایی مثل چیچا درست میکنن ولی به شرطی که فضای زیادی بین دو مهاجم نباشه
وقتی شما دو مهاجم در زمین دارین و یکی از اونا چیچا هست باید همیشه مهاجماتون نزدیک به هم نگه دارید برای همین اگه میخوایین چیچا رو بازی بدین یا باید با سه مهاجم بازی کنیم و یا با فاصله کم به هم بازی کنیم که در کل نتیجه باید بگیریم که کم بودن فاصله بین مهاجمی مانند چیچا و مکملش باعث ایجاد فاز هجومی در حمله میشه ولی وقتی شما مهاجمایی مثل ولبک رو دارین و میخوایین 4 4 2 بازی کنین باید انتخاب اولتون همیشه رونی و ولبک باشه و یا اگه چیچا رو انتخاب میکنین باید یک هافبک تدافعی سر حال مانند کریک و یک بازیساز سرحال مانند تام داشته باشید و از اینجاس که فرگوسن علاقه شدیدی به 4 4 2 داره و هنوز به تام و اندرسون اعتماد داره ولی بد شانس هست که نمیتونه از ترکیب مورد علاقش حتی برای یک بار استفاده کنه به این نشون که فرگوسن حتی یک بار هم تام اندرسون والنسیا یانگ رونی و ولبک رو با هم نداشته!
منچستر به خودش باخت و اگه دیشب از این ترکیب ها استفاده میکرد الان پیروز میدان شاید به صفر بود :
یانگ جونز گیگز نانی
رونی ولبک
یا
جونز کریک
یانگ گیگز نانی
رونی
که استفاده از ترکیب دوم بهتر بود چون بیلبائو دو هافبک دفاعی و سه هافبک بازیساز داشت چیزی شبیه تیم دورتموند بازی میکرد یک هافبک بازیساز وسط و دو هافبک بازیساز کناری که استایل وینگر رو هم دارند.
به نظرم حتی اگه ویدیچ هم توی بازی بود باز تیم تحت فشار میرفت و شما باید خیلی خوش شانس باشید که نود دقیقه زیر فشار باشید و گلی نخورید.
مثل فینال پارسال که اشتباه اورا و دو شوت پشت هجده دخل منچستر رو آورد.
روی کین به هیچ وجه پاس های خوبی نمیداد ولی جنگنده قدرتی بود و حفظ توپ خوبی داشت ولی اندرسون با 23 سال سن از همون جنگندگی برخورداره و دقیقا مثل روی کین هست ولی نیاز به یک بازیکن خوب کنارش داره .
اندرسون با حفظ توپش میتونه زوج خوبی باشه برای تام چرا که برای تام میدوه توپ میگیره و به تام پاس میده و یا به نزدیک ترین بازیکنش پاس میده
دهه نود هم همین بود اسکولز خیلی نمیدوید و بیشتر جاگیری خوبی میکرد ولی روی کین میدوین توپ میگرفت و اسکولز با جاگیریش بهش نزدیک بود همیشه و پاسارو میگرفت و منچستر همیشه دو مهاجم مثل ولبک داشت اون جلو که مهاجمای حریفو زیر فشار نگه میداشتن.
تیم منچستر فعلی اگه والنسیا یانگ تام اندرسون رونی و ولبکش مدتی رو سالم بمونن از اون تیم هم بهتر میشه چون که دهه نود منچستر شاه کلیدی مثل رونی رو نداشت و حضور رونی میتونه خط هافبکو از اون نسل هم بهتر کنه
بازی دیشب هم مثل بازی با بارسلونا دو مشکل بزرگ داشت که تیمو زمین گیر کرد و مدافعای تیم حرف رو مثل مدافعای بارسلونا خوب نشون داد و اون اول حضور چیچا و در مرحله بعد حضور پارک بود.
پارک برای دقیقه 70 به بعد واقعا موثره چون از ابتدا تیم باید خیلی روون بازی کنه و حمله کنه و در دقایق آخر خودشو جلو ببینه و اون وقت موقع اومدن پارک و نبرد تک به تکشه دقیقا مثل حمیت آلتینتوپ بایرن مونیخ.
وجود پارک یعنی نبود نانی!
پارک وقتی رفت سمت چپ و یانگو برد سمت راست اینطور بازدهی یانگو هم از بین برد یعنی تیم شد بدون هیچ گوش و هیچ مهاجمی و خوب طبیعی هست که تیمی که گوش و مهاجم نداشته باشه حمله نمیتونه بکنه!
تک موقعیت تیم هم که ابتدا به ثمر نشست حاصل تلاش رونی گیگر و جونز بود
کافیه که به بازیهایی که منچستر با رونی و ولبک بازی رو شروع کرد بکنین.
مثلا بازی منچستر چلسی یا منچستر لیورپول و همین بازی اخیرشون با تاتنهام.
منچستر تو هر سه بازی توپو جلو خوب نگه میداشت و حتی بازی با تاتنهام که زورش به خط میانی حریف نمیگرفت ولی خط دفاع و دروازبان وظیفه خودشونو خوب انجام میدادن و خط حمله هم ضعف خط هافبکو پوشش میداد با اضافه شدن رونی ولی باز هم تیم در جلو خوب بود چرا که ولبک توپو جلو میتونست خوب نگه داره.
بازی با چلسی هم همینطور ولبک خوب با توپ مانور میداد و ابتدای بازی میتونست یه اخراج و یه پنالتی از حریف بگیره که نشد!
چیچا میتونه سولسشر بعدی ما باشه ولی نه به همون کیفیت!
سولسشر مثل چیچا بود ولی یک برتری داشت اونم حفظ عالی توپ
تو بازی منچستر که بازی 3 به صفر باخته 3 به 3 شد و حتی منچستر میتونست پیروز میدان باشه دلیلش ورود چیچا بود ولی نه همش!
نصف دیگه حضور رونی و ولبک بود.
شما نمیتونستی با دو تا چیچا و یک رونی امتیاز بگیری بلکه وجود یک رونی و یک ولبک و یک چیچای فرصت طلب باعث گرفتن امتیاز شد.
به همین دلیل هست که منچستر پارسال با بازی های نه چندان زیبا قهرمان لیگ شد و فینال اروپا اومد و تا نیمه نهایی حذفی کشوند خودشو ولی با بد شانسی به فینال نرسید ولی دلیل این موفقیت خط دفاع تیم و دروازبان بود که امسال با تغییرات خیلی زیادی روبرو شده ولی اگه میدیدید که منچستر با تیمهایی مثل شالکه و برخی تیمهای کوچیک خوب بازی میکرد دلیلش نبود قدرت کافی تو خط هافبک حریف بود که باعث میشد رونی زیاد به عقب نیاد.
همونطور که اول اشاره کردم نمیخوام درباره مصدومیت حرف بزنم که اگه بحث من این باشه تیم فعلی دو برابر تیم سال قبل قویتر میشد چرا که وینگر هافبک و مهاجمی جدید در خودش میدید که هر سه قدرت حفظ توپ دارند و اینجاس که من معتقدم فرگوسن واقعا سعی داشت درجه تیمو بالا ببره ولی بد شانس بود از طرف مصدومیت که اگه این مصدومیت زیاد نبود الان منچستر زیبا ترین بازی در اروپا رو به نمایش میگذاشت مثل همون باز یهای ابتدای فصل البته خیلی بهتر چرا که چاشنی تداوم و ورود ویدیچ فردیناند و والنسیا قاطی این تیم میشد!
برخی مهاجما مثل ولبک و رونی میتونن تک مهاجم تیم باشن و بدون نیاز به مکمل مخصوصا رونی ولی برخی دیگه مثل چیچا نیاز مبرم به یک مکمل دارن چون که مکمل ها مهاجمان پا به توپ هستن که با حفظ توپ و مانور دادن با توپ فضا رو برای مهاجمایی مثل چیچا درست میکنن ولی به شرطی که فضای زیادی بین دو مهاجم نباشه
وقتی شما دو مهاجم در زمین دارین و یکی از اونا چیچا هست باید همیشه مهاجماتون نزدیک به هم نگه دارید برای همین اگه میخوایین چیچا رو بازی بدین یا باید با سه مهاجم بازی کنیم و یا با فاصله کم به هم بازی کنیم که در کل نتیجه باید بگیریم که کم بودن فاصله بین مهاجمی مانند چیچا و مکملش باعث ایجاد فاز هجومی در حمله میشه ولی وقتی شما مهاجمایی مثل ولبک رو دارین و میخوایین 4 4 2 بازی کنین باید انتخاب اولتون همیشه رونی و ولبک باشه و یا اگه چیچا رو انتخاب میکنین باید یک هافبک تدافعی سر حال مانند کریک و یک بازیساز سرحال مانند تام داشته باشید و از اینجاس که فرگوسن علاقه شدیدی به 4 4 2 داره و هنوز به تام و اندرسون اعتماد داره ولی بد شانس هست که نمیتونه از ترکیب مورد علاقش حتی برای یک بار استفاده کنه به این نشون که فرگوسن حتی یک بار هم تام اندرسون والنسیا یانگ رونی و ولبک رو با هم نداشته!
منچستر به خودش باخت و اگه دیشب از این ترکیب ها استفاده میکرد الان پیروز میدان شاید به صفر بود :
یانگ جونز گیگز نانی
رونی ولبک
یا
جونز کریک
یانگ گیگز نانی
رونی
که استفاده از ترکیب دوم بهتر بود چون بیلبائو دو هافبک دفاعی و سه هافبک بازیساز داشت چیزی شبیه تیم دورتموند بازی میکرد یک هافبک بازیساز وسط و دو هافبک بازیساز کناری که استایل وینگر رو هم دارند.
به نظرم حتی اگه ویدیچ هم توی بازی بود باز تیم تحت فشار میرفت و شما باید خیلی خوش شانس باشید که نود دقیقه زیر فشار باشید و گلی نخورید.
مثل فینال پارسال که اشتباه اورا و دو شوت پشت هجده دخل منچستر رو آورد.
نمیدونم تونستم مفهوممو بدم یا نه
اگه سوالی بود در خدمتم
علی محمدپور