شاید شما یادتان نباشد شاید نخواهید به یاد بیاورید و شاید اهل فوتبال نیستید ولی گاهی برخی کارها ضرری ندارد دقیقا مانند کاری که منچستر یونایتد پس از آن روز شوم کرد روزی که سر آلکس فرگوسن آنرا بدترین روز تاریخ مربیگری تیمش خواند آن دو دست آدین ژکو و شادیش در قلعه فرو ریخته الدترافورد آن شش بر یک لعنتی!
منچستر یونایتد که در اولین بازی رسمی خود توانست بازی باخته در نیمه اول را با برد با جوانانش در مقابل منچستر سیتی عوض کند در ادامه راه لیگ تا هفته هشتم رقابت ها توانست 20 امتیاز از 24 امتیاز ممکن بدست آورد.
مردان سرخ منچستر فصل را با مصدومین اندکی آغز کردند و رفته رفته تحلیل رفتند و یک تیم کامل را مصدوم در کنار خود دیدند.
سپس در عصر روز یکشنبه میزبان تیم همشهری که با 2 امتیاز برتری در صدر بود شدند.
نبود نمانیا ویدیچ رافائل تام کلورلی ضربه سختی به خط دفاعی و اندکی قدرت هاجمی تیم زد ولی از همه بیشتر بهترنی بازیکن حال حاضر منچستر یونایتد یعنی جانی اوانز تیم را کشت!
سیتی که در نیمه اول تنها یک موقعیت گل داست و آنرا روی اشتباه محض اوانز گل کرد در نیمه دوم در دقیقه 47 خود را با یک یار برتری دید چرا که اوانز بار دیگر با اشتباه احمقانه اش باعث اخراج خودش شد به صورتی که مهاجم حریف دست کم دو متر با او فاصله داشت و او صاحب توپ ولی ناگهان او بهت زده بر سر جایش ماند و توپ را تقدیم کرد حتی بعد از تقدیم توپ باز میتوانست با یک تکل ساده آنرا به کرنر بفرستد ولی او خطا کرد و اخراج شد تا تیمش دو گل دیگر بخورد و بعد از آن مردان یونایتد که یکی از گل ها را جبران کردند عزم خود را جزم کردند تا حماسه ای دیگر بر پا کنند ولی آن ها با غرور خود جنگیدند ولی در سه دقیقه وقت اضافه سه گل خوردند!
شاید اهل فوتبال نیستید و شاید یادتان نیستو شاید نمیخواهید به یاد بیاورید ولی این همان داستانی است که آن غروب را غروبی لعنتی برای منچستر یونایتد کرد غروبی که تیم اول شهر منچستر زیر دلار های نفتی همشهری خود منچستر سیتی له شد شش گل خورد و 5 امتیاز عقب افتاد!
خبر در دنیا مانند توپ صدا کرد ولی ساکر نت ضمن نشر این خبر در کنار تصویر نوشت : منچستر یونایتد و فرگوسن در بدترین باخت های خود در پایان آن فصل رتبه قهرمانی را بدست آوردند.
انگار ساکر نت دلش برای منچستر یونایتد و هوادارانش سوخته بود که خواست به زخم های آن ها مرحمی باشد و تیر یدر تاریکی بر پیشانی امید!
داستان ادامه پیدا کرد و نقش اول داستان ما فرگی و فرزندانش با سختی هایی مانند زخمی شدن مردانش جنگیدند و کنار آمدند و منتظر روز معود شدند.
ولی روز معود چه بود!؟داستان از 27 نوامبر به خود شکل تازه ای گرفت و سپس در 12 دسامبر چهره واقعی خود را نشان داد.
در کنار برد های پی در پی منچستر یونایتد تیم منچستر سیتی با تمام ستاره هایش در مقابل لیورپول با تسوای متوقف شد و از چلسی ویلاس بواس باخت.
در آن طرف منچستر یونایتد با بدشانسی مقابل نیوکاسل با تساوی متوقف شد تا در 12 دسامبر اختلاف به 2 امتیاز برسد.
سخت جنگیدن و صبوری کردن و تسلیم نشدن تنها صلاح باقی ماندن فرگی بود مردی که در چند بازی تیمش حتی مدافع مرکزی نداشت!
فرگی قول صدر در ابتدای سال نو میلادی را داد ولی آن چه نباید میشد شد و یونایتد بدون یک مدافع مرکزی در خانه بار دیگر باخت ولی اینبار به بلکبرن قعر نشین!
نگاه ها معطوف ده هئا شد او باید برود او خریدی گران و بیهوده است نه کار با پاهایش خوب است و نه استمرار دارد.
فرگی نگاهی کرد به روزگار ناخوش قدیم و یاد کریستیانو رونالدو افتاد و یاد آن حرفش که گفته بود گاهی اوقات مردم چیزی را که شما میبینید را نمیبینند پس در گوش خود پنبه کنید و به کارتان ادامه دهید.
سپس از خساست وی در خرید گفتند و او گفت نمیتوانم اینده بازی کنی را خراب کنم چراکه با خرید یک نام بزرگ آینده بازیکنی در اینجا در تیم را خراب کرده ام.روزی دانایی گفت با داشته هایت زندگی کن نه با نداشته هایت که زندگی با نداشته ها یعنی غرق شدن در رویا و غافل شدن از هستی
فرگی صبر کرد و گوشش را بار دیگر به حرف های پوچ بست و ر فاصله یک هفته اختلاف صفر امتیازی در صدر را به سه امتیاز افزایش داد.
یونایتد را چه میشود!؟
روزنامه ها از افو یونایتد و روزگار خوش سیتی نوشتند و گفتند بالاخره پول های نفتی منچستر یونایتد را شکست داد ولی آن ها فرموش کرده بودند بازی نود دقیقه است و حریف آن ها فرگی کسی که عاشق محمد علی کلر هست مردی که حریفش را خسته میکند و زهرش را میریزد اورا در باد قدرت میخواباند و ناگهان بادش را با مشتی از نا کجا آباد خالی میکند.
داستام ادامه دار شد تا اینکه جدال سوم شهر منچستر از راه رسید.
منچستر با کوهی از مصدومین میهمان منچستر سیتی بود.
بازیکنان منچستر حرف هایی زرگی زدند!
لسکات : شاید روزی آنها بهتر بودند ولی در حال حاضر ما بهتریم ما میتوناستیم بعد از بازی شش بر یک رختکن را منفجر کنیم!
جانسن : فردا میخواهیم بار دیگر تیم اول شهر نام بگیریم.ولی آنها بار دیگر فراموش کرده بودند حریف کیست و اصل بزرگ در فوتبال را به قول فرگی : فوتبال و این فوتبال لعنتی
روز موعود از راه رسید
8 ژانویه 2012 روزی باور نکردنی برای سیتی بود آن ها خیلی زود گل تساوی را خوردند و روی تکل ناجوانمردانه کمپانی ده نفره شدند و در پایان بازی را واگذار کردند گرچه با یک ضربه ازاد و یک اشتباه از اورا توانستند دو موقعیت خلق کنند و دو گل بزنند ولی توان آنها حتی به تیم نیمه جان منچستر یونایتد هم نبود گویند شیر گرچه پیشر باشد ولی باز هم شیر است31 ژوئن فرا رسید شبی که مانچو گفت اورتون را دست کم گرفتم شبی که گیبسون بازیکنی که یک ماه قبل از مردان فرگی بود گل پیروزی اورتون و صدر نشینی منچستر را زد البته صدر نشینی به صورت مشترک!
ولی شانس با فرگی یار نبود چرا که او در وسط میدان جنگی نا برابر بود بازی با تیم های بالای جدولی و نداشتن بازیکن کافی
تیمش بار دیگر امتیاز از کف داد و بار دیگر سقوط به رتبه دوم کرد.
حال زمان پیش بینی فرگی بود!
ماه مارس به صدر میرویممحافل فوتبالی بار دیگر حرف او را به شوخی گرفتند همانند حرفی که سال 1986 زد و گفت من لیورپول را به پایین میکشم!
آخر چطور میشود تیمی که دو امتیاز عقب است و تیمی کامل شامل 12 مرد مصدوم دارد در حالی به صدر برود که حریفش حتی یک مهره مصدوم هم ندارد!؟
ولی جواب سوال را باید از همان تیمهایی بپرسید که از منچستر سیتی به راحتی امتیاز گرفتند.
ابتدا نوبت سوانسی بود که سیتی را شکست بدهد در حالی که گزارشگر بازی میگفت تنها حقوق یایا توره از حقوق تمامی بازیکنان سوانسی بیشتر است!
سپس نوبت به استوک سیتی سید تا از سیتی دو امتیاز کم کند و یک امتیاز را مال خود کند در حالی که هواداران کوزه گر ها در استادیوم بزرگ بریتانیا با رقش پوزنانی میخواندند ما برای منچستر یونایتد گل زدیم!
حال نوبت ساندرلند مارتین اونیل بود تا از سیتی امتیاز کم کند با اینکه ساندرلند سه بر یک بازی را به پیش افتاد ولی با بد شانسی بازی را تساوی کرد.منچستر سیتی در حالی از 4 بازی آخر خود تنها 5 امتیاز گرفت که تیم منچستر یونایتد از 4 بازی آخر خود 12 امتیاز کسب کرد.
اختلاف دو امتیازی منچستر به 5 امتیاز رسید ولی اینبار با صدر نشینی منچستر یونایتد!
فرگی رویا پرداز نبود حتی دروغ هم نمیگفت او ایمان داشت همانطور که به تیمش بعد از باخت 6 بر 1 ایمان داشت و گفت ما از فردا همه چیز را فراموش میکنیم و دوباره از نو خواهیم ساخت.
4 ماه از آن روز شوم گذشت و در شبی سرد در ایود پارک در تاریخ 2 مارس فرگی بار دیگر ثابت کرد هیچ گاه عقب نمیکشد و هیچ گاه حریف را دست کم نمیگیرد.
در آن روز شوم سیتی 25 امتیازی شد و منچستر یونایتد 20 امتیازی شاید این ها نشان از بیستمین قهرمانی فرگی در 25مین سال حضورش در یونایتد باشد!
مردان سخت کوش یونایتد که میدانند باشگاهشان برای تفریح و زندگی سالم و به دور از نابودی به دست کارگران راه آهن ساخته شد آن روز شش گل خوردند و 5 امتیاز عقب افتادند ولی امروز دی این لحظه تاریخ را رقم زدند و نه تنها آن 5 امتیاز را جبران کردند بلکه پنج امتیاز نیز پیش افتادند یعنی اختلافی 10 امتیازی را با حریفی درست کردند که با مصدومیت نا آشنا بود در حالی که فرگی و تیمش پس از هر بازی مصدومی بر جا میگذاشت.آنها مزد خوش شانسی خود را نگرفتند بلکه مزد زحمت و عرق ریختن خود را گرفتند همانند جمله ای که در دفتر کار فرگی میتوان دید که میگوید تنها با عرق ریختن و جان کندن موفقیت حاصل میشود.
پیش بینی بسیار سخت است همانطور که کسی تصور باخت 6 بر یک را نمیکرد شاید کسی تصور جشن قهرمانی منچستر یونایتد در خانه سیتی در هفته 36 تنها دو هفته بااقی مانده با اتمام رقابت ها را هم نکند!
بعد از همه این ماجرا ها بار دیگر آن جمله زیبای فرگوسن به دل مینشیند که گفت :
" تنها یک قهرمان واقعی می تواند پس از شکست برگردد و ارزش راستین خود را اثبات کند"میگویند از این تیم درس زندگی میاموزند!